1- اولين معضل اين است که اطميناني ندارند که يک حمله تميز و محدود مي‌توانند انجام دهند بلکه نگرانند که حمله، ابعاد گسترده اي پيدا کند. شايد انتظار امريکايي ها از مطرح کردن حمله محدود، شنيدن پاسخ محدود بود ولي اين پاسخ در عين ناباوري، از سوي حاميان سوريه به صورت وسيع و غير قابل کنترل پاسخ داده شد. حاميان سوريه اعلام داشتند که شايد شروع کننده جنگ امريکا باشد ولي پايان دهنده آن قطعاً نخواهد بود وشنيدن اين پاسخ تکراري، امروز تزلزل عظيمي را در رفتار امريکا ايجاد کرده است.
2- معضل دوم آمريکايي‌ها اين است که اگر اين فرض راهبردي را بپذيريم که هدفگذاري اصلي آمريکا در منطقه ايجاد ثبات است، اين جنگ، منطقه را در يک بي ثباتي ميان مدت رفع ناشدني فروخواهد برد. گروه هاي فرقه‌اي و تروريستي را جسورتر مي کند. باعث گسترش نقل و انتقال تسليحات به منطقه خواهد شد. حتما جريان آزاد انرژي، امنيت اسراييل را مورد تهديد قرار خواهد داد و هيچ دورنماي سياسي براي پايان اين درگيري ديگر وجود نخواهد داشت.
3- معضل سوم آمريکايي‌ها ، ايران است و آنها مي‌گويند که اگر وارد درگيري نظامي با سوريه شوند دو اتفاق در ايران مي افتد. اولين اتفاق اين است که گفتمان اعتدال که به يک گفتمان برتر تبديل شده است به شدت تضعيف خواهد شد و عملاً فضاي ايران به يک فضاي مقاومتي و حماسي و جنگي تبديل خواهد شد که ديگر جايي براي صحبت از رابطه با آمريکا نخواهد بود. اتفاق دوم اين است که مذاکرات هسته اي نابود خواهد شد. در حالي که آمريکا به بزرگترين متحد ايران حمله کرده است چطور بايد انتظار داشت که ايران وارد مذاکره با دولتهاي آمريکا و اروپا شود و اين مذاکره نتيجه بخش باشد و يقيناً مذاکرات عقيم خواهد ماند.
4- معضل بعدي آمريکايي ها اين است که اگر وارد جنگ گسترده شوند چاره‌اي جز ساقط کردن اسد نخواهند داشت و اگر اسد را ساقط کنند جايگزين‌هاي اسد براي منافع راهبردي آمريکا از خود اسد خطرناکتر هستند. به همين دلايل آمريکايي‌هاي به دنبال يک سناريوي جايگزين مي گردند و آمريکا نهايتاً مجبور خواهد شد يک حمله محدود انجام دهد.
با اين وجود از چند روز گذشته لحن آمريکاي ها تغيير کرده است و مقامات اين کشور از اين صحبت مي کنند که اگر رژيم اسد سلاح هاي شيميايي خود را در دسترس جامعه بين‌المللي قراردهد آنوقت حمله متوقف خواهد شد. بنابراين آمريکايي‌ها به دنبال روشي هستند که با حفظ آبرو حمله‌اي انجام ندهند. چرا که ميدانند که قادر به تحمل تبعات امنيتي و راهبردي اين حمله نخواهند بود و اين حمله، آنطوري که آنها بخواهند پيش نخواهد رفت.
فرهاد نظريان ساماني